معنی اصطلاح out of my hair

عبارت “out of my hair” یک idiom در انگلیسی است که به معنای دور شدن یا حذف کردن مسئولیت یا مشکلی از زندگی یا کار کسی اشاره دارد. این اصطلاح جایی به کار می‌رود تا نشان دهد که کسی از وظیفه‌ها یا مسئولیت‌هایی که ممکن است برایش مزاحمت‌آور یا آزاردهنده باشند، رها می‌شود.

در واقع به این معنی است که فرد مورد نظر از مسئولیت یا مشکلی که می‌تواند به او آزار یا مزاحمت برساند، خلاص شده است.

به عنوان مثال، اگر شخصی بخواهد به دوستش بگوید که دیگر نیازی به کمک در پروژه‌ای ندارد و او می‌تواند از آن خارج شود، می‌تواند بگوید: “You can go, the project is out of my hair now.”
شما می‌توانید بروید، پروژه اکنون از زندگی من خارج شده است.

این اصطلاح به طور عمده در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که شخصی از وظایف، مشکلات یا افرادی که می‌توانند به او مزاحمت برسانند، خلاص می‌شود.

مثال های بیشتر از out of my hair

After I finished my part of the project, I was glad to hand it over to the next team member. It’s finally out of my hair.

پس از اتمام بخش خود از پروژه، خوشحال بودم که آن را به عضو بعدی تیم تحویل دهم. سرانجام از زندگی من دور شده است.

Can you please take the kids to the park for a while? I need a break and I want to get some work done with them out of my hair.

آیا لطفاً می‌توانید مدتی کودکان را به پارک ببرید؟ به استراحت نیاز دارم و می‌خواهم که با دوری آنها از زندگی‌ام کمی کار انجام دهم.

I finally got the paperwork sorted and submitted. It’s a relief to have that task out of my hair.

سرانجام اوراق کاری را مرتب و ارسال کردم. احساس آرامشی دارم که این وظیفه از زندگی‌ام دور شده است.

My roommate moved out last week, so now I have the apartment all to myself. It’s nice to have some peace and quiet and to have him out of my hair.

هم‌خونه‌ ای ام هفته‌ی گذشته جابجا شد، بنابراین اکنون کل آپارتمان به خودم تعلق دارد. خوب است کمی آرامش داشته باشم و او از زندگی‌ام دور باشد.

I asked my assistant to handle the administrative tasks so I can focus on more important matters. It’s a relief to have those minor tasks out of my hair. از

دستیارم خواستم که وظایف اداری را انجام دهد تا بتوانم روی موارد مهم‌تر تمرکز کنم. آرامشی است که این وظایف کوچک از زندگی‌ام دور شوند.

The repair work on my car is finally completed. It’s great to have that issue out of my hair and be able to drive without worries.

کار تعمیر خودروم سرانجام تکمیل شد. خوب است که این مشکل از زندگی‌ام دور شده و بتوانم بدون نگرانی رانندگی کنم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.