معنی اصطلاح price you have to pay

این اصطلاح به معنای “قیمتی که باید پرداخت کنید” است و به هزینه‌ها، زحمات یا مشکلاتی اشاره دارد که برای دستیابی به چیزی یا رسیدن به هدفی باید پرداخت شود. این اصطلاح بیانگر این واقعیت است که در برخی موارد، برای دستیابی به چیزی، باید تلاش کنید، زمان و انرژی بگذارید و ممکن است با چالش‌ها و مشکلاتی مواجه شوید.

این اصطلاح به طور عمومی در مواردی که تلاش، زحمات یا پرداخت قیمتی مورد نیاز باشد، استفاده می‌شود. این قیمت می‌تواند مالی، زمانی، انرژی، تلاش فیزیکی و غیره باشد.

به عنوان مثال‌:

Pursuing higher education comes with a price you have to pay in terms of student loans and years of study.


دنبال کردن تحصیلات تکمیلی با هزینه‌هایی همراه است که باید در قالب وام دانشجویی و سال‌های تحصیل پرداخت شود.

Achieving success in your career often involves sacrifices and hard work. There’s a price you have to pay for advancement.


دستیابی به موفقیت در حرفه خود اغلب نیاز به از خودگذشتگی ها و کار سخت دارد. قیمتی که باید برای پیشرفت پرداخت شود.

Starting a business requires a lot of effort and risk-taking. The price you have to pay for potential success is high.


راه‌اندازی کسب و کار نیاز به تلاش زیادی و پذیرفتن ریسک دارد. قیمتی که برای موفقیت ممکن است پرداخت کنید، بالاست.

Maintaining a healthy lifestyle demands discipline and consistent choices. The price you have to pay for good health is conscious decision-making.


حفظ یک سبک زندگی سالم نیاز به انضباط و انتخاب‌های پیوسته دارد. قیمتی که باید برای سلامتی خوب پرداخت کنید، تصمیم‌گیری آگاهانه است.

این اصطلاح نشان‌دهنده تعهد و تلاشی است که برای دستیابی به هدف‌ها و آرزوها ممکن است لازم باشد، و به همین دلیل می‌تواند در موارد مختلفی از زندگی مورد استفاده قرار گیرد.

مثال های بیشتر از price you have to pay

البته! در ادامه مثال‌هایی که ارائه دادم، همراه با ترجمه‌ی فارسی آورده شده است:

Becoming a professional athlete requires years of training, dedication, and hard work. The price you have to pay for success in sports is immense.


تبدیل شدن به ورزشکار حرفه‌ای نیازمند سال‌ها آموزش، اختصاص و کار سخت است. قیمتی که برای موفقیت در ورزش باید پرداخت کنید، بسیار بزرگ است.

Writing a novel demands creativity, discipline, and countless hours of writing and editing. The price you have to pay for becoming a published author can be a challenging journey.


نوشتن یک رمان نیازمند خلاقیت، انضباط و ساعت‌های بی‌شمار نوشتن و ویرایش است. قیمتی که برای تبدیل شدن به یک نویسنده منتشر شده باید پرداخت کنید، ممکن است سفری چالش‌برانگیز باشد.

Learning a musical instrument requires patience, practice, and perseverance. The price you have to pay for mastering an instrument is putting in consistent effort.


یادگیری یک ساز موسیقی نیازمند صبر، تمرین و پیشرفت است. قیمتی که برای مسلط شدن به یک ساز باید پرداخت کنید، تلاش مداوم است.

Climbing to the top of your field often involves facing competition, setbacks, and sacrifices. The price you have to pay for achieving excellence is staying committed to your goals.


رسیدن به قله رشته کاری‌تان اغلب شامل رقابت، موانع و قربانی‌ها است. قیمتی که برای دستیابی به برتری باید پرداخت کنید، پایبندی به اهداف‌تان است.

Maintaining a strong and healthy relationship takes communication, compromise, and understanding. The price you have to pay for a successful partnership is continuous effort and empathy.


حفظ یک رابطه قوی و سالم نیازمند ارتباط، توافق و درک است. قیمتی که برای یک همکاری موفق باید پرداخت کنید، تلاش مداوم و همدلی است.

Launching a startup company involves taking risks, dealing with uncertainty, and working long hours. The price you have to pay for potential entrepreneurial success is facing the challenges of the business world.


راه‌اندازی یک شرکت نوپا شامل پذیرفتن ریسک، مقابله با عدم اطمینان و کار ساعت‌های طولانی است. قیمتی که برای موفقیت کارآفرینی باید پرداخت کنید، مواجهه با چالش‌های دنیای تجارت است.

Pursuing higher education abroad might require leaving your comfort zone, adapting to a new culture, and managing homesickness. The price you have to pay for an international education can be emotional and cultural adjustments.


دنبال کردن تحصیلات تکمیلی در خارج از کشور ممکن است نیازمند ترک منطقه راحتی‌تان، سازگاری با فرهنگ جدید و مدیریت دلتنگی خانه باشد. قیمتی که برای یک آموزش بین‌المللی باید پرداخت کنید، می‌تواند بسیار احساسی و فرهنگی باشد.

Achieving work-life balance involves setting boundaries, managing time, and prioritizing self-care. The price you have to pay for a well-rounded life is making conscious choices about how you spend your time.


دستیابی به تعادل کار-زندگی نیازمند تعیین مرزها، مدیریت زمان و اولویت‌بندی مراقبت از خود است. قیمتی که برای زندگی متعادل باید پرداخت کنید، انتخاب‌های آگاهانه درباره چگونگی گذراندن زمان‌تان است.

Overcoming a fear or phobia involves confronting your anxieties, seeking professional help, and taking gradual steps towards exposure. The price you have to pay for conquering your fears is confronting discomfort.


غلبه بر ترس یا فوبیا نیازمند مواجهه با اضطراب‌هایتان، جستجوی کمک حرفه‌ای و قدم‌های تدریجی به سمت مواجهه با محیط است. قیمتی که برای غلبه بر ترس‌هایتان باید پرداخت کنید، مواجهه با عدم راحتی است.

Participating in a challenging endurance race demands rigorous training, mental toughness, and perseverance. The price you have to pay for crossing the finish line is pushing your physical and mental limits.


شرکت در یک مسابقه استقامت چالش‌برانگیز نیازمند آموزش دقیق، قوی بودن روانی و پشتکار است. قیمتی که برای عبور از خط پایان باید پرداخت کنید، به چالش کشیدن محدودیت‌های فیزیکی و ذهنی شماست.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.