معنی اصطلاح jump start

عبارت “jump start” در انگلیسی یک idiom است که معمولاً به معنای دادن تحریک یا انگیزه اضافی به چیزی یا کسی برای شروع به کار، رشد یا پیشرفت است. این اصطلاح به موقعیت‌هایی اشاره دارد که یک انگیزه یا ایجاد تغییر در وضعیت انسان‌ها یا چیزی برای شروع به فعالیتی جدید و پویا لازم است.

به عنوان مثال، اگر در مورد یک تیم ورزشی بگویید “The coach’s motivational speech really jump-started the team’s performance,” به این معناست که سخنرانی انگیزشی مربی واقعاً تحریک‌کننده بوده و عملکرد تیم را بهبود داد.

همچنین، این اصطلاح ممکن است به موارد غیرفیزیکی نیز اشاره کند. به عنوان مثال، اگر بگویید “The new technology helped jump start the company’s growth,” به این معناست که فناوری جدید کمک به شروع رشد شرکت کرده است.

به طور کلی، “jump start” اصطلاحی است که برای بیان تحریک و انگیزش اضافی برای شروع به کار، رشد یا پیشرفت در موقعیت‌های مختلف به کار می‌رود.

مثال:

One cold morning my dad helped me to jump start my car.

مثال های بیشتر

The team needed a jump start to boost their morale after a series of losses.

تیم نیاز به تقویت انگیزه خود داشت تا پس از مجموعه‌ای از باخت‌ها دوباره روحیه خود افزاش دهد.

The company hired a motivational speaker to give a jump start to their employees’ motivation.

شرکت یک سخنران انگیزشی را استخدام کرد تا انگیز کارکنان خود را تقویت کند.

The new marketing strategy was intended to jump start sales and attract a wider customer base.

استراتژی بازاریابی جدید به منظور شروع تقویتی در فروش و جذب مشتریان گسترده‌تر طراحی شده بود.

After the power outage, we had to use jumper cables to give the car’s battery a jump start.

پس از قطعی برق، مجبور شدیم از کابل‌های جمپر برای تقویت باتری ماشین استفاده کنیم.

The local government implemented various programs to jump start the local economy.

دولت محلی برنامه‌های مختلفی را برای شروع تقویت اقتصاد محلی اجرا کرد.

The team captain’s motivational speech before the game gave the players a jump start.

سخنرانی انگیزشی کاپیتان تیم قبل از بازی باعث تقویت انگیزه بازیکنان شد.

A sudden inspiration can often provide the jump start needed to start a creative project.

الهام ناگهانی اغلب می‌تواند تقویت لازم برای شروع یک پروژه خلاقانه را فراهم کند.

The company hired a new CEO to give a jump start to its restructuring process.

شرکت یک مدیر عامل جدید استخدام کرد تا به فرآیند بازسازی آن شتاب دهد.

The motivational seminar was designed to give attendees a jump start in achieving their goals.

سمینار انگیزشی برای تقویت انگیزه افراد شرکت کننده در دستیابی به اهدافشان طراحی شده بود.

She took a short vacation to recharge and give herself a jump start in her career.

او تعطیلات کوتاهی داشت تا انرژی بگیرد و به خود در ادامه حرفه‌اش قدرت بدهد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.