ضرب المثل های عربی

ضرب المثل های با “ر” و “ز”

ر

 

راحت السکرة وجاءت الفکرة
الرأی قبل شجاعة الشجعان
رأیت الناس قد مالوا إلى من عنده مال
رب بعید أنفع من قریب
رب ثوب یستغیث من صاحبه
رب رمیة من غیر رام
رب زارع لنفسه حاصد سواه
رب سکوت أبلغ من کلام
رب عذر أقبح من ذنب
رب قول أشد من صول
رب کلام یثیر الحروب
رب کلمة قالت لصاحبها دعنی
رُبَّ دهر بکیت منه فلما صرت فی غیره بکیت علیه
رُبَّ ملوم لا ذنب له
رُبَّ نعل شر من الحفا
ربک رب قلوب
ربما أراد الأحمق نفعک فضرک
الرجال بالأموال
رجع بخفی حنین
ترجمه: «بازگشت با کفش حنین.»
مشابه: «دست از پا درازتر برگشتن.»
منشأ: «یکی از مردمان بادیه در بلده حیره به‌دکان حنین نام کفشگری رفته جفتی موزه (کفش) بگزید و پس از تشویش و مماکسه (چانه زدن) فراوان بنهاد و برفت. کفشگر کین او در دل گرفت و موزه‌ها را برداشت و به‌صحرا شد و یکتای آن در رهگذر اعرابی افکند و لنگهٔ دیگر نیز در جایی دورتر، هم در معبر او بینداخت و خود در مَکمَنی (کمین‌گاه) بنشست. اعرابی چون بر تای نخستیـن گذر کرد از شباهت آن به‌موزه دکان «حنین» در شگفتی مانده و گفت افسوس طاق است وگرنه برگرفتمی. و پس از طی مسافتی تای دیگر را دیده، برگرفت و راحله(شتر) آن‌جا بگذاشت و به‌طلب لنگهٔ اولین شتافت و چون از راحله دور شد «حنین» از کمین‌گاه در آمد و راحله او با زاد ببرد. وقتی مرد بازگشت راحله را ندید و ناچار با همان جفت موزه به‌قبیله باز آمد. امثال و حکم – دهخدا، جلد دوم، ص. ۸۶۴
رجعت ریمة لعادتها القدیمة
الرجوع إلى الحق خیر من التمادی فی الباطل
رِزْقُه فی رجلیه
الرمد أهون من العمى
رمیة من غیر رام
ریح صیف وطارق طیف
ز
زرع آباؤنا فأکلنا ونزرع لیأکل أبناؤنا
زرعوا فأکلنا ونزرع فیأکلون
زعم الفرزدق أن سیقتل مربعاً أبشر بطول سلامة یا مربع
زمَّارُ الحی لا یُطْرِبُ
زیادة القول تحکی النقص فی العمل ومنطق المرء قد یهدیه للزلل

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.